۱۳۹۱ اردیبهشت ۳۰, شنبه

رضا مرادی غیاث آبادی و سرقت ترجمه منشور کورش



تازگی‌ها کتابی چاپ شده است با عنوان منشور کوروش هخامنشی که نسخه‌ای از ان نیز به دفتر روزنامه رسیده است. دکتر عبدالمجید ارفعی کتیبه‌شناس معروف ایرانی با ارسال یادداشتی به همشهری اعلام داشته است که مطالب این کتاب درست از روی کتاب فرمان کوروش بزرگ نوشته ایشان برداشته شده است با هم این مطلب را که در حوزه حقوق معنوی مولفان طبقه بندی می‌شود می‌خوانیم.
اینجانب نگارنده این یادداشت در یکی دو مقال‌ای که آقای غیاث آبادی به چاپ رسانده است با دیدگاههای خاص ایشان درست یا نادرست اشنا شده‌ام و چون خود را نه باستان‌شناس می‌دانم و نه ریاضی‌دان یا ستاره‌شناس پاسخ ان مقاله یا خبر‌ها را به خبرگان آن عرصه‌ها واگذار کرده‌ام. تا اینکه نمایشگاه کتاب برپا شد و دوستی مرا از فروش کتاب منشور کوروش هخامنشی با خبر کرد.
پردانندگان فروشگاه انتشارات فروهر در کمال سخاوت نسخه‌ای از این کتاب را به بنده هدیه دادند که بر خود می‌دانم اینجا از ایشان سپاسگزاری کنم پس از خواندن کتاب شایسته دیدم که نکاتی را در طی این یادداشت یادآوری کنم.
متاسفانه به نظر می‌آید که در ایران برداشت بخشی از یک کتاب یا تمامی آن بدون اجازه نویسنده و حتی نبردن نامی از وی امری مرسوم پیش پاافتاده و پسندیده شده است و آقای غیاث ابادی نیز خود را فرا‌تر از آن دیده‌اند که حداقل از من بنده هنوز زنده و حاضر در همین خاک مقدس و گرامی در کتاب خویش یادی کنند و این در حالی است که خود در ص ۴ کتابشان می‌فرمایند: هم حقوق محفوظ و نقل و برخی از عکس‌ها با ذکر ماخذ در زیر ان و فرستادن دو نسخه از اثر آزاد است!
کسی که خود نقل بدون ذکر ماخذ از این کتاب را ممنوع کرده است به خود اجازه می‌دهد کتاب دیگران را به نام خود به چاپ رساند. به راستی که کار ایشان قابل پیگرد است.
اینجانب در سال ۱۳۵۶ در مجموعه فرهنگستان ادب و هنر ایران شماره ۹ کتابی به نام فرمان کوروش بزرگ را به چاپ رساندم و به فرمان استاد بزرگ خویش روانشاد دکتر پرویز ناتل خانلری نسخه‌ای جدید به همراه تعدادی عکس از جمله عکس خاص مسطح منشور کوروش شماره۳ را به موزه بریتانیا سفارش دادم آنگاه به یاری نسخه جدید عکس مسطح و چند ماه تلاش نسخه برداری جدیدی از این استوانه انجام دادم که در صفحه روبروی صفحه ۶ و با شماره چهار در آن کتاب به چاپ رسیده است.
آقای غیاث آبادی در صفحه ۱۷ کتاب خود این دست نوشته را با حذف سه سطر از زیر شمارههای موزه‌های بریتانیا (BM) و دانشگاه بیل با عنوان طرح گسترده منشور کوروش بزرگ بدون ذکر منبع چاپ کرده‌اند. ایشان همچنین در صفحه ۱۸ نخستین نسخه برداری این استوانه را که (ٍث. گ. پنگس) نسخه برداری نموده و در کتاب معروف به R۵ ۵ مجلد راولینسون منتشر کرده است را (نگاه کنید به پیشگفتار نگارنده صفحه۱) باز بدون ذکر ماخذ به چاپ رسانده‌اند.
نگارنده این یادداشت در این ترجمه و دیگر ترجمه‌های خود حتی اگر نارسا بوده‌اند کوشش کرده و می‌کند تا به متن اصلی وفادار باشد و حتی‌‌ همان شیوه نگارش را به کار برد.
اما ایشان گهگاه بدون درک مطلب ترجمه مرا مطابق میل خود دستکاری و غیر قابل فهم کرده‌اند.


تازگی‌ها کتابی چاپ شده است با عنوان منشور کوروش هخامنشی که نسخه‌ای از ان نیز به دفتر روزنامه رسیده است. دکتر عبدالمجید ارفعی کتیبه‌شناس معروف ایرانی با ارسال یادداشتی به همشهری اعلام داشته است که مطالب این کتاب درست از روی کتاب فرمان کوروش بزرگ نوشته ایشان برداشته شده است با هم این مطلب را که در حوزه حقوق معنوی مولفان طبقه بندی می‌شود می‌خوانیم.
اینجانب نگارنده این یادداشت در یکی دو مقال‌ای که آقای غیاث آبادی به چاپ رسانده است با دیدگاههای خاص ایشان درست یا نادرست اشنا شده‌ام و چون خود را نه باستان‌شناس می‌دانم و نه ریاضی‌دان یا ستاره‌شناس پاسخ ان مقاله یا خبر‌ها را به خبرگان آن عرصه‌ها واگذار کرده‌ام. تا اینکه نمایشگاه کتاب برپا شد و دوستی مرا از فروش کتاب منشور کوروش هخامنشی با خبر کرد.
پردانندگان فروشگاه انتشارات فروهر در کمال سخاوت نسخه‌ای از این کتاب را به بنده هدیه دادند که بر خود می‌دانم اینجا از ایشان سپاسگزاری کنم پس از خواندن کتاب شایسته دیدم که نکاتی را در طی این یادداشت یادآوری کنم.
متاسفانه به نظر می‌آید که در ایران برداشت بخشی از یک کتاب یا تمامی آن بدون اجازه نویسنده و حتی نبردن نامی از وی امری مرسوم پیش پاافتاده و پسندیده شده است و آقای غیاث ابادی نیز خود را فرا‌تر از آن دیده‌اند که حداقل از من بنده هنوز زنده و حاضر در همین خاک مقدس و گرامی در کتاب خویش یادی کنند و این در حالی است که خود در ص ۴ کتابشان می‌فرمایند: هم حقوق محفوظ و نقل و برخی از عکس‌ها با ذکر ماخذ در زیر ان و فرستادن دو نسخه از اثر آزاد است!
کسی که خود نقل بدون ذکر ماخذ از این کتاب را ممنوع کرده است به خود اجازه می‌دهد کتاب دیگران را به نام خود به چاپ رساند. به راستی که کار ایشان قابل پیگرد است.
با این حال وی نتوانسته خود را از بند واژه هاییچون (باشنده) که نگارنده به یاری همگاران پیشینم در فرهنگستان ادب و هنر بویژه به یاری شادروان دکتر مهین بانو صدیقیان برگزیده بویدم‌‌ رها سازد.
متاسفانه چنان می‌نماید که آقای غیاث آبادی‌گاه حتی از درک فترسی اینجانب نیز درمانده‌اند و یا برداشت‌های نادرست خویش جمله‌ها و مفاهیم را دگرگون کرده‌اند. اینک در زیر چند نمونه از این برداشت‌ها را ذکر می‌کنم:
سطر۵:
معنای سطر این است که- معبدی همانند اسگیل (نه ازگیلا) در شهر اور و دیگر شهر‌ها ساخت-مراد آن است که پرستشگاههایی مانند اسگیل در مخالفت با آیین‌های مرسوم و خدایان میان دورودی برپا می‌کرده است!
سطر۹:
انلیل خدایان را انلیل خدایان بزرگ برداشت کرده‌اند که به هیچ روی با متن مطابقت ندارد.
ضممن بهتر بود تا آقای غیاث آبادی معنی سطر ۹ را از روی سطر ۳۲ در می‌افتند و خود به تعبیر آن نمی‌پرداختند.
سطر ۱۳:
ایشان در جمله دوم می‌نویسند: کوروش با هر سیاه سر (منظور همه انسانهاست) دادگرانه رفتار کرد.
فاعل جمله در عبارت اقای غیاث آبادی کوروش بزرگ است ولی در متن استوانه (خداوند مردوک) که سیاه سران را مغلوب کوروش می‌سازد و نه اینکه کوروش با سیاه سران رفتاری دادگرانه داشته
سطر۱۸:
در عبارت آقای غیاث آبادی چنین آمده است: مردم با چهره‌های درخشان کوروش را می‌بوسند
در حالی که در متن استوانه اینگونه آمده است: بر دوپای او بوسه دادند و (با انجام این عمل) چهره‌هایشان درخشان شد.
سطر ۲۵:
وضع داخلی بابل و جایگاههای مقدس قلب من را تکان داد...
در هیچ کجا نه در اغاز و نه در میانه و نه در پایان سطر ۲۵ به هیچ روی به چنین عبارتی بر نمی‌خوریم و لابد افزوده ایشان است!
سطر ۳۶:
اگر چه اقای غیاث ابادی خود را موظف به یاد کردن از مرجع‌ها و مترجمان این استوانه نمی‌بینند ولی حداقل می‌بایست از مرجع خود برای ترجمه این سطر یادی می‌کردند!
نگارنده نخستین کسی است که توانست این سطر را نسخه برداری و ترجمه کند. اگر ایشان حتی به یکی از ترجمه‌های انگلیسی -المانی و یا فرانسه این استوانه رجوع می‌کردند بیگمان متوجه نبود این سطر می‌شدند. ولی گویا تنها نسخه زیردست ایشان کتاب بنده است و بدین ترتیب ایشان نمی‌توانستند دریابند که ترجمه این سطر تنها در کار اینجانب به چاپ رسیده است.
سطر۳۷:
این سطر اگرچه شکستگی دارد اما آن اندازه نیست که تمام سطر را از میان رفته به شمار آوریم یا ترجمه مطابق میل آقای غیاث آبادی نبوده است و یا ایشان درنیافته‌اند که سخن از چیست و از این رو آنرا حذف کرده‌اند.
امیدوارم در دیگر کتابهایی که آقای غیاث آبادی در آینده به چاپ خواهند رساند حتی اگر خود را نیازمند کسب اجازه نمی‌بینند لا اقل امین باشند و از یادکردن مرجع خودداری نورزند!
در ضمن بهتر می‌بود که ایشان به لغتنامه فارسی انگلیسی و انگلیسی-فارسی رجوع می‌کردند و املای درست استوانه (Cylinder) را در پشت جلد و صفحه درون آغاز برگردان انگلیسی را می‌نوشتند و نه Silander

دکتر عبدالمجید ارفعی

برگرفته از:
تارنگار فردا
http://farda.us/%D9%85%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1-%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%B4-%D8%AF%D8%B2%D8%AF%DB%8C-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%BA%DB%8C%D8%A7%D8%AB-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C.html


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.