۱۳۹۱ تیر ۱۷, شنبه

تاثیر کتاب اوغوزی ددم قورقود علی لسان طایفه اوغوزان از شاهنامه فردوسی!


چنین گفت رستم به اسفندیار
که کردار ماند ز ما یادگار

فردوسی 


فردوسی 




پیکره‌ای که در زیر مشاهده می‌کنید برگی از کتاب ددم قورقود علی لسان طایفه اوغوزان است که  در دربار عثمانی می‌زیسته و این کتاب به نوشته نویسنده آن در آغاز کتاب مربوط به شخصیت قورقوت در زمان عثمانی بوده است که با رهنمودهای حکیمانه خود در آنزمان مشکلات مردم را حل می‌کرده است! از نکات بسیار جالب این کتاب آن است که در جای جای اینکتاب از اسامی و شخصیتهای شاهنامه فردوسی نام برده است که این خود نشان دهنده شدت شهرت شاهنامه بوده است که فرای مرزهای ایران در دربار شاهان و امپراطوران دیگر هم سخن از شخصیتهای شاهنامه بوده و برای راهنمایی و سمبل مردانگی همواره بدان اشاره می‌شده است!

رستم را نام اگرچه سخت بزرگ است 
زنده بدوی است نام رستم دستان

رودکی 




رستم یل پهلوان نامدار ایرانی یکی از این اسطوره هاست که فردوسی پاکزاد وی را در شاهنامه جاودان کرد و همانگونه که می‌بینیم  حتی دده قورقود هم در رهنمون‌هایش از وی نام می‌برد!

گویند که مرز تور و ایران 
چون رستم پهلوان ندیده ست



خاقانی






هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.